داشتم نوشته های روی ديوار ایسنگاه اتوبوسو ميخوندم
یکی ریز نوشته بود:
روی هر سينه سری گريه کند وقت وداع
سر ما وقت وداع تکيه به ديوار گريست...
دلم براش سوخت!
یکی ریز نوشته بود:
روی هر سينه سری گريه کند وقت وداع
سر ما وقت وداع تکيه به ديوار گريست...
دلم براش سوخت!
نظرات
ارسال یک نظر