چند سال پیش کسی تو دانشگاه کیفم را دزدید
فردای آن روز، کیف دزدیده شده در نقطه ی دور افتاده ای از دانشگاه یافته شد در حالیکه یادداشتی بر یکی از صفحات ِ کتابی داخل کیف به چشم می خورد
نکات چندی از یادداشت مذکور استخراج شد از جمله اینکه:
- دزد ِ کیف "خانم" نبوده ("جون ِ مادرت" تکیه کلام پسرهاست)
- دزد ِ کیف روحیه ی نسبتا حساسی داشته یا دفعه ی اولش بوده که دست به دزدی زده (کش رفتن یک کیف بی مقدار چیزی نیست که یک دزد حرفه ای را دچار "ترس و اضطراب" کند مگر اینکه یا خیلی آدم ِ حساسی باشد یا بار ِ اولش باشد چیزی را کش می رود)
- دزد ِ کیف قطعا دانشجو بوده (معمولا دانشجوهای مهندسی یا زبان، عددها را به صورت انگلیسی می نویسند)
- انگیزه ی دزدی نمی تواند بی ربط با خرج و مخارج "شب عید" باشد
و در نهایت با دیدن کیف بنده که خالی تر از جیب ِ خودشان بوده، ضدحال خورده اند و ضرب المثل ِ قدیمی "دزد ناشی به کاهدان می زند" بار دیگر مصداق یافته است
در حال کتابخانه تکانی بودم که بر حسب اتفاق یادداشت را پیدا کردم و بی مناسبت ندیدم یادی هم از ایشان بکنم
نظرات
ارسال یک نظر